امسال سال من بود....
امسال سال من بود... سال ٩٠ بهترین سال عمرم بود، چون تو قدم های کوچولوت رو به خونه مون گذاشتی... همون نخود فرنگیا رو می گما... همونایی که روزی چند بار می خورمشون... پارسال یه همچین روزایی تو شیمکم بالا و پایین می رفتی و من لحظه ها رو برای به دنیا اومدنت می شمردم و امسال دستای کوچولوت تو دستامه... خدایا من ناقابل بی ارزش چه جوری ازت تشکر کنم ؟.... خدایا چه جوری بگم ممنونم، شکرت، دست گلت درد نکنه که نهایت قدرشناسیم رو بیان کرده باشم... خدایا ساده و بی ریا می گم شکرت، خیلی مخلصیم... خیلی چاکریم... دربست... بی جیره مواجب... دست گلت درد نکنه که این گل زیبا رو به ما دادی... مثل همیشه بزرگی کردی... بزرگی... ...
نویسنده :
مامان رادمهر
13:08